ریشه و معنای نمادهایی از سرزمین سلتها
نمادهای ایرلندی و سلتی نماینده باورها و سنتهایی هستند که زندگی این مردمان را تحت تاثیر قرار میداد. معنای نمادهایی مانند حلقه کلادَخ[1]، درخت زندگی، حلقه سهگانه، و تریسکِلیون[2] (مارپیچ سهگانه) به لطف شاعران و راویان در طول سالها دوام آورده و با حفظ ارزش تاریخی خود از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.
در اینجا به بررسی بعضی از این نمادها و معانی آن در فرهنگ سلت خواهیم پرداخت
حلقه کلادَخ: قصه عشق و وفاداری
نماد کلادخ معنایی سه پهلو دارد. دستان نشانه دوستی، تاج نشانه سلطنت و قلب علامت عشقی است که تحت تاثیر گذر زمان قرار نمیگیرد. طرح کلادخ در یک دهکده ماهیگیری کوچک به همین اسم کشیده شد، که زمانی بیرون از دیوارهای شهر گَلوِی[3] در ایرلند قرار داشت. این نماد را بر روی اشیای مختلفی میبینیم اما رایجترین استفاده آن در حلقه انگشتری است. حلقههای کلادخ به آن شکل که امروز میبینیم از قرن 17 میلادی به بعد محبوب شدند. به خاطر معنای نهان پشت این حلقه آن را با مراسم نامزدی و ازدواج ارتباط میدهند.
حلقههای کلادخ نمونهای از حلقههای انگشتری است که در روم باستان در دسته حلقههای fede (مخفف mani in fede لاتین و به معنای دستهای به هم پیوسته در صداقت) قرار میگرفت. این انگشترها مانند حلقه ازدواج امروزی، نماد قابل لمسی از پیمان عشق و دوستی بودند.
معروفترین داستانی که در مورد این نماد در ایرلند وجود دارد، مربوط به اولین حلقه کلادخ است. در این داستان ریچارد جویس[4] ماهیگیری اهل دهکده کلادخ، توسط دزدان دریایی اسپانیایی ربوده شده و از مارگارت، معشوقه خود جدا میافتد. او سپس به عنوان برده به یک زرگر اهل آفریقای شمالی فروخته شد و از او فنون کار با فلز طلا را یاد گرفت. پس از مدتی ریچارد فرار کرده و سمت ایرلند راهی میشود. در آنجا او تحت تاثیر وفاداری مارگارت در طی این سالها قرار گرفته و اولین حلقه کلادخ را به او تقدیم میکند.
چنگ : سمبل غرور ملی ایرلند
چنگ ایرلندی، که با نام چنگ گالی، چنگ سلتی یا کلارساخ[5] یکی از نمادهای ناشناختهتر کشور ایرلند است. مردمان ایرلند این ساز را نمادی از وفاداری و جاویدان بودن روح آدمی میدانند. در دوران باستان، شاعران و نوازندگان برای اربابان خود چنگ مینواختند که این سنت بعدتر در دربار پادشاهان ایرلند نیز ادامه یافت. تصویر چنگ بر روی یک پس زمینه سبز اولین بار در ماه جولای سال 1642 میلادی ظاهر شد، که این امر ارتباط بین این ساز و مردم ایرلند را قویتر کرد.
این پیوند در شورشهای سال 1798 تثبیت شد، زمانی که سازمان اتحاد مردم ایرلند در مُهر خود از یک چنگ زیبا به همراه دو شعار “تارها بسته شده و آوای آن به گوش میرسد” و “برابری” استفاده کرد. امروزه نیز چنگ یکی از محبوبترین سازها در موسیقی مردم ایرلند بوده و بر سکهها، لباسهای رسمی و لوگوی گینس که یک برند آبجوی بینالمللی است ظاهر میشود.
شبدر ایرلندی[6]: شناخته شدهترین نماد ایرلند و فرهنگ سلت
شبدر ایرلندی یکی از محبوبترین نمادهای فرهنگ این کشور میباشد. کلمه seamrog در زبان گالی به شکل shamrock در زبان انگلیسی در آمده، و به معنای شبدر جوان است. این گیاه در دشتها و تپههای ایرلند به وفور یافت میشود و تصاویر آن در سرتاسر شهرهای این کشور به چشم میآید.
بر طبق افسانهها اولین بار این پاتریک مقدس[7] (قدیس نگهبان ایرلند) بود که از گیاه شبدر برای توضیح مفهوم تثلیث در مسیحیت و معرفی این دین به مردم پاگان ایرلند استفاده نمود؛ اگر چه صحت این داستان هنوز مورد تشکیک است. در هر صورت عدد 3 برای مردم سلت حتی قبل از ورود پاتریک مقدس به ایرلند حائز اهمیت بود، و اعتقاد بر این بود که سه پر شبدر درون خود خوششانسی دارد. این باور تا امروز هم بین ایرلندیها رواج دارد.
صلیب سلتی
نماد دیگری از فرهنگ ایرلندی که با مذهب ارتباط دارد صلیب سلتی است؛ که آن را به عنوان صلیب ایرلندی، صلیب آیونا[8] یا صلیب بلندمرتبه نیز میشناسند. این صلیب که یکی دیگر از نمادهای مسیحیت در ایرلند است، برای اولین بار در اوایل قرون وسطی ظاهر شد.
تعابیر مختلفی از شکل و شمایل این صلیب وجود دارد. مثلاً آن را نماد دانش، قدرت و مهربانی میدانند. چهار بازوی صلیب میتوانند با چهار جهت اصلی یا چهار عنصر هستی (خاک، آتش، باد، آب) و یا حتی چهار عنصر وجود انسان یعنی ذهن، روح، بدن و قلب ارتباط داشته باشند.
حلقهای که در مرکز صلیب آن را احاطه میکند را نمادی از انرژی خورشید میدانند، که منبع نیروی حیاتی است. یا گفته میشود این حلقه نشانه عشق ابدی است، که مسیحیان آن را عشق بیپایان خداوند میدانند.
حیوانات در نمادهای فرهنگ سلت
اسب
اسبها در بین قبایل سلتی حیوانات بسیار مهمی بودند. از آنها برای تامین گوشت و شیر، نیروی کار، حمل و نقل، شکار و جنگ استفاده میشد. اهمیت این حیوان آنقدر در زندگی مردمان سلت آنقدر زیاد بود، که اسب را با خدای خورشید ارتباط میدهند – خدایی که آن را معمولاً با بدن اسب و چهره یک انسان به تصویر میکشند.
اسب سلتی همچنین نماد پیروزی در جنگ است. الهه اسب-مادر به نام اِپونا[9] ، که در بین جنگجویان محبوب بود، را به نام “مادیان بزرگ” نیز میشناسند. او تنها الهه سلتی بود که درون مرزهای قلمرو روم هم پرستیده میشد.
مار
مار در فرهنگ سلت نماد تولد دوباره، خرد و درمانگری (در زمان پوست انداختن) است. همچنین باور بر این بود که مار موجودی نامیراست، از آن جایی که هر سال با پوشیدن پوست جدیدی به زندگی برمیگردد. در باورهای سلتی مارها از درون زمین به روی آن میخزیدند. دانش ازلی کائنات نزد این موجودات بوده، و از همه اسرار خبر داشتند، و از همین رو است که به آنها لقب “شفاگران زمین” را میدهند.
اژدها
اژدهای سلتی یکی دیگر از موجودات افسانهای این سرزمین است. آن را نماد قدرت و باروری میدانند. گفته میشود در اصل زایش اژدها با بیرون آمدن اولین سلول زنده از دل زمین بود. این سلول توسط آسمان با باد و باران، بارور شده، و سپس اژدهای جادویی که با انرژیهای زمینی و حاصلخیزی محصولات در هر فصل ارتباط دارد، زاده شد.
پرندگان
پرندگان سلتی نماینده آزادی و تعالی روحی هستند، چرا که پرندگان میتوانند در آسمانها اوج بگیرند. آنها همچنین نماد آزادی روح انسان بوده، و اعتقاد بر این است که برای انسانها حامل پیامها، راهنماییها و پیشگوییها از طرف خدایان بودند. از این وجه پرندگان را میانجی دنیای انسانها و دنیای خدایان میدانستند.
درخت زندگی سلتی و دیگر درختهای مهم در این فرهنگ
درخت زندگی سلتی که به نام Crann Bethadh هم شناخته میشود، تصویر درختی است که شاخههای آن تا آسمان رسیده و ریشههای آن به درون زمین فرو رفته است. این درخت نماینده یکی بودن با طبیعت، پیوند بین زمین و آسمان و توازن است.
در فرهنگ سلتی باور بر این بود که درخت زندگی قدرتهای ویژهای دارد و هر گاه سکونتگاه جدیدی ساخته میشد درخت بلوطی را به عنوان Crann Bethadh در مرکز آن میکاشتند. مراسم مهمی مانند ازدواج و نذر و قربانی در کنار همین درخت برگزار میشد. همچنین درختها اجداد اولیه انسان در نظر گرفته شده و دریچهای بودند بین جهان زندگان و مردگان و دیگر جهانهای ماورایی.
سلتها در نمادهای مختلفی از درختان استفاده کردهاند. هر نوع درخت معناشناسی خاص خود را داشته و برای اقوام کهن سلت یک مفهوم را تداعی میکرده است. برای مثال، درخت زبان گنجشک نماد خرد و تسلیم، و درخت غان نماینده جوانی و تولد دوباره بود. اما مقدسترین نوع درخت، بلوط بود که نماد محور مرکزی جهان (axis mundi) در نظر گرفته میشد.
اهمیت حلقههای سهگانه (Triquetra, Tuim, Triskelion)
حلقهها و گرههای در هم پیچیده سلتی نشاندهنده باور این مردمان به زندگی ابدی و رابطه پیچیده انسان با محیط زیست و خدایان است. Triqeutra که به نام گره تثلیث نیز شناخته میشود، معروفترین گره سلتی بوده و زمانی که یک دایره آن را احاطه میکند، یادآور اتحاد قلب، ذهن و روح است. این نماد همچنین میتواند نشانی از سه سطح وجودی انسان شامل جسمی، ذهنی و روحانی و یا سه زمان گذشته، حال و آینده باشد.
از طرف دیگر گره Tium نماد چهار روز مقدس مربوط به ماه در فصلهای مختلف و همچنین چهار عنصر طبیعی است. مارپیچ سهگانه نشاندهنده ادامه حیات و شکلی است که زندگی در دورههای مختلف بر اساس آن حرکت میکند. سهگانگی در اینجا به معنای جسم، ذهن و روح یا تولد، مرگ و تولد دوباره است.
تریسکلیون یا مارپیچ سهگانه نیز یکی دیگر از نمادهای سلتی است که عدد سه در آن اهمیت ویژهای دارد. تصاویر این نماد را تا دوران نوسنگی و در دروازه نیوگرنج[10] ایرلند میتوان یافت. به خاطر قدمت آن، تاریخدانان قادر اثبات معنای دقیق آن نیستند، اما دو تعبیر کلی از این نماد وجود دارد.
اول، تصویر خروج انرژی به شکل مارپیچ از یک مرکز میتواند نشانهای از حرکت یا عمل، چرخه، پیشرفت، انقلاب و رقابت باشد. دوم، تریسکلیون ممکن است نمایانگر سیر مشخصی از وقایع یا روابط، مانند زندگی-مرگ-تولد دوباره، روح-ذهن-جسم، مادر-پدر-فرزند، گذشته-حال-آینده، قدرت-هوش-عشق یا خلاقیت-محافظت-تخریب باشد. به عبارت کلی برخی مدعی میشوند که تریسکلیون نماینده اتحاد زندگی ابدی، رشد روحانی و جریان طبیعت است.
چرخ وجود و الفبای اوئام[11]
چرخ وجود با نام چرخ تعادل یا نماد پنج پهلو شناخته میشود. این نماد تشکیل شده از چهار دایره است که توسط دایره در میان متصل میشوند. چرخ وجود نماینده چهار نیرو یا عنصری است که توسط نیروی پنجم متعادل میشوند. این چرخ تصویری نمادین از جهانی جادویی است که در آن چهار نیرو (و به دنبال آن جهان هستی) توسط نیروی پنجم به تعادل میرسند. همچنین آن را نشانی از اتصال و اتحاد میدانند.
الفبای اوئام (اوگام) ایرلندی را هدیهای از جانب خدایی سلتی به نام اوگمیوس[12] میدانند، که به عنوان خدای سخنوری پرستیده میشد. هر چند خاستگاه واقعی این الفبا هنوز در پرده ابهام قرار دارد. محققان بر این باورند که این الفبا برای اولین بار در قرن اول میلادی استفاده شده و احتمالاً با الهام از نوشتار رومی، یونانی و الفبای نورس شکل گرفته است.
یافتهها به ما میگویند که از این الفبا برای نوشتن صورت اولیه زبان ایرلندی در مکاتبات رمزی استفاده میشده، هر چند نام اشخاص نیز در آنها به وفور یافت میشود، که بعضی محققان بر این باورند بدین معناست که از این زبان برای نشانهگذاری قبرها یا تعیین حدود مالکیت استفاده میشده است. امروزه ما الفبای اوئام را بر روی سنگنگارهها پیدا میکنیم، اما باور بر این است که مردم آن دوران بیشتر بر روی سطوح چوبی و درختان نوشتههای خود را ثبت میکردند.
[1] Claddagh
[2] Triskelion
[3] Galway
[4] Richard Joyce
[5] Clarsach
[6] Shamrock
[7] Saint Patrick
[8] Iona
[9] Epona
[10] Newgrange
[11] Ogham
[12] Ogmios
Comments
This post currently has no comments.